عروسک 20 ماهه من

سلام دختر شیرین ۲۰ ماهه من .
مدت بسیار زیادی هست که ایجا نیومدم .چند ماهی میشه !!!
بگذریم . الان بیست ماهت تموم شده و کلیییییییییییییی ناز تر و شیرین تر شدی
یه عالمه کلمه بلدی :
میحام : میخوام
نترسی
شکسته : این رو اون روزی که شیشه فر شکسته بود یاد گرفتی .. دو تا دستهای کوچولوت رو  میذاشتی روی لپهات و میگفتی شیکستتتتتته !!
مونا
پانتاها
پرده: پرهام
آب میحام
ماست میحام
اموم : حموم
کبش : کفش
پیشی
هاپو

چند ورز پیش هم که توی اسباب بازی فروشی رفتی سراغ عروسک ببعی : شان د شیپ
و به فروشنده گفتی از این میحامممم !
اولش کلی باهاش به زبون خودت حرف زدی و آخرش گفتی میحام
این هم از اولین خرید عشق من !
هیچوقت اون روز رو یادم نمیره عروسک قشنگم

این روزها خیلی با هم بازی میکنیم . عاشق دالی بازی و قایم شدنی
آب بازی هم دوست داری همش میگی آب بازی میحام !

البته خیلی خیلییییی شیطون تر از قبلی و من احساس میکنم که خدا رو شکر بچه بسیار نرمال و شادی هستی و از این بابت خوشحالم . بگذریم از اینکه بعضی وقتها واقعا کم میارم و خسته میشم ....

ددر رفتن و چرخیدن و کالسکه سواری رو هم دوست داری و من هم سعی میکنم روزهایی که هوا خوبه یا با مامانا یا با بابایی بریم و گشتی بزنیم
اینو هم بگم که از وقتی مامانا برگشته تو کلی باهاش جور شدی و روزهایی که میاد پیش ما تو کلی ذوق میکنی و به آیفون اشاره میکنی و میگی مامانا
بعذش هم جلو در چشم میدوزی به آسانسور و بعد هم بغل و ماچ و .... این صحنه رو هم خیلی دوست  دارم دختر با معرفت و مهربو ن من .

وقتی هم که ما میریم اونجا تو کاملا کوچه رو میشناسی و به پنجره خونه مامانا اشاره میکنی و میگی بالا بالا مامانا مونا ....
فدای اون صدای ناز و خوش آهنگت بشم

کلاس مادر و کودک هم ثبت نامت کردم که جلسه اول رو خوابیدی و نشد ببرمت !
هر چی هم سرو صدا کردم بیدار نشدی !!! بر عکس همیشه که با کوچکترین صدایی بیداری ...
امیدوارم از جلسه بعدی بتونیم بریم و تو نخوابی !

راستی مدتیه خواب شبت خیلی بد شده و حتما ۲-۳ بار بیدار میشی و میخوای بیای پیش ما بخوابی . امیدوارم به حالت قبلت برگردی .اینجوری هم تو اذیت میشی و هم من و بابایی نمیتونیم خوب بخوابیم !
الان ۲ شبه که ۳ تایی با هم رو زمین میخوابیم و تو هم بهتر میخوابی و انگار که خیالت راحته که پیش مایی !
دلم میخواد توی تخت خودت بخوابی عسلم و خدا کنه بد عادت نشی ...